نازنین من 7 ماهه شده

1392/8/19 16:19

نویسنده : مامان هانیه

653 بازدید

اشتراک گذاری

کودکی بازیگوش

نازنینی باهوش

چشمهای مشکی

پوستی مهتابی

گیسوانی چون شب بی مهتاب

که نسیم خوش او دلها برده زکف

آری آری آری

دوستش میدارم

قهقهه های قشنگش که همه مستانه

حاکی از سر درون خوش اوست

دوستش میدارم من که خود میدانم

او یقین سهم من است

از بهشت خاکی

نازنین من وارد 8 ماهگی شدی مبارکت باشه گلم

شیرین تر از همیشه شدی... دخترم عزیز مامان.. زیباترین من روزبروز کارهای خوشمزه بیشتری انجام میدی و قند تو دل ما آب میکنی خیلی سعی می کنی حرف بزنی میگی باااباااا ... ماااامااااا...بوووووووو ... جیغای بنفشششششش میکشی ...از پریروزم شروع کردی به دس دسی قربون اون دستای کوچولوت برم نفسم... هرچیم جلوی دستت ببینی سریع بلند میکنیو میذاری تو دهنت اسباب بازیهای خودتم زود دلتو میزنه عاشق اسباب اثاثیه خونه ای مخصوصا" کنترل تلویزیون و کولر و تلفن نمیدونم وقتی چهاردست و پا ببری چه جوری باید حریفت بشم خدا بدادم برسه دستمال کاغذیم خیلییییی میدوستی تا سرمو برگردونم دستمالا رو پاره پوره کردیو چپوندی تو دهنت

خداروشکر بالاخره مشخص شد که حساسیت غذایی آنچنانی نداری من میتونم پروتئین گاوی استفاده کنم و به گفته یک دکتر دیگه که باهاش مشورت کردم یک ماه خودمو الکی محروم کرده بودم ... غذا خوردنت خیلی بهتر از قبل شده عاشششششششششششق میوه هستی خدا نکنه بغل کسی باشیو بخواد میوه بخوره از دستش میکشی و میبری سمت دهنت قربونت برم من میوه دوست من

شبا خیلی بد میخوابی هر یک ساعت از خواب میپری که به گفته دکترت دندونای بالا هم تو راهن و اونان که خیلی دارن اذیت می کنن امان از دست این دندونا کاش همشون با هم درمیومدن که نازدونه من یک دفعه راحت بشه