آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

رنگین کمون زندگی ما آرنیکا

نامه ای برای خورشیدکم!

    آرنیکای زیبای من!خورشیدکم!امروز درست دو هفته مانده به تولدت باورم نمیشه که یک سال گذشت انگار همین دیروز بود که من صدف تو بودم و تو مروارید من ... انگار همین دیروز بود که مرواریدم رو به دریای پرتلاطم این دنیا سپردم تا جایی بیرون از من نفس بکشه و بیرون من بباله. آرامش من! یک ساله که هر طلوع چشمای زیبای تو به روی من باز میشه و یک ساله تو تموم لحظه های من و بابامهدی شدی ... آرنیکا مامانم کاش می تونستم تمام اون چیزی که میخوام رو به زبون بیارم فقط همینو بگم وقتی برای اولین بار دیدمت بهترین لحظه زندگیم رقم خورد حتی اینو توی فیلمی که همون موقع داشتن ازم میگرفتن هم گفتم... یادش بخیر روزای اولی که به دنیا اومدی حتی تو...
22 دی 1392

آرنیکا در 10 ماهگی

سلام خوشگل مامان مامانی ببخشید که ایندفعه انقدر دیر اومدم سراغ وبلاگت  آخه شدیدا درگیر تدارکات عروسی خاله هدیه شدیم چون قرار شد عروسی رو دو ماه جلوتر یعنی 14 اسفند بگیرن منم که بهش قول دادم براش تابلو نقاشی بکشم دیگه با وجود شما وروجک بلا به نظرت وقتی میمونه برای اینکه به اینجا هم سر بزنم؟؟؟؟ اما این روزای شیرینک من ... هر چه قدر بگم خوردنی و شیرین شدی کم گفتم منم همش در حال خوردنتم ببخشی که انقدر ماچ ماچوت میکنم خوب به من چه مامانی میخواستی انقدر خوشمزه نباشی همش در حال کنجاوی هستی خدا نکنه یک لحظه ازت غافل بشم یه دسته گلی آب میدی         اگه روی زمین باشی هر ...
24 آذر 1392

9 ماهگیت مبارک عسلـــــــــــــــــــم

پرنده کوچک خوشبختی از تو ممنونم  که شانه مرا برای آرمیدن برگزیدی به لطف وجود آسمانیت امروز با اولین بارش باران پاییزی نهمین ماه زمینی شدنت رو جشن میگیریم     وزن 9700 قد 71 دور سر 45                                                                     ...
26 آبان 1392

دوستت دارم کودکم، کوچکم

سلام خوشگلم  عزیزترینم زیباترینم فدای تک تک نفسهات بشم امروز دقیقا نه ماه و 16 روزه شدی متاسفانه دیروز دوباره سرما خوردی مامانی بمیرم برات مگه نگفتم که مواظب خودت باش مامان میمیره مریضیه تو رو ببینه  فرشته کوچولوی من خیلی شیطونک بلا شدی همه جا رو با روروئکت میچرخی و میگردی و به هم میریزی هر جا من میرم دنبالم میدوی حتی حمامم که میرم میای پشت در حموم در میزنی  عاشششق اینی که بشینی جلوی یک کشو و هر چی توشه با اون دستای کوچولوی خوردنیت بریزی بیرون فدای این کنجکاویات  علاقه شدیدی به سیم برق داری دوست داری هر چی سیم برقه از تو پریز بکشی بیرون که من همرو با چسب چب...
21 آبان 1392

نازنین من 7 ماهه شده

      کودکی بازیگوش نازنینی باهوش  چشمهای مشکی   پوستی مهتابی   گیسوانی چون شب بی مهتاب   که نسیم خوش او دلها برده زکف   آری آری آری   دوستش میدارم    قهقهه های قشنگش که همه مستانه   حاکی از سر درون خوش اوست     دوستش میدارم  من که خود میدانم     او یقین سهم من است   از بهشت خاکی نازنین من وارد 8 ماهگی شدی مبارکت باشه گلم شیرین تر از همیشه شدی ... دخترم عزیز مامان.. زیباترین من ر...
19 آبان 1392

تاب تاب بازی

آرنیکا از کادوی تابش خیلی استقبال کرد و خوشش اومد ... ممنـــــــــــــــون خاله سعیده جون از کادوی خوبت چیه قوری جون چرا ناراحتی ؟ میخوای توام تاب بازی کنی؟ پس بیا توام سوار شو ..   یوااااااااش آی آی خوب بشین دیگههههه آهاااااان حالا شد تا تاب عباسی خدا ما رو نندازی   ...
19 آبان 1392

عکس عکس عکس

دختر خوشگل مامان ، شیرین عسلم ، آب نبات من ممنونم ازت که به زندگی ما قدم گذاشتی  ممنونم ازت که شیرینی زندگی مارو صدچندان کردی زیبای من فرشته من نازدونه من دوستت دارم بی نهــــــــــــــــــــــــــایت     ســــــــــــــــــــلام مامانی دالـــــــــــی موشه                                                                بعد از 8 ماه تازه یادت افتاده ببینی این چیه خانمم؟؟!! بده من بهت بگم چه جور...
19 آبان 1392
1