آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

رنگین کمون زندگی ما آرنیکا

8 ماهگی گلکم

    بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمیشه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما  تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز  از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزار سال همین جشن و بگیریم به خاطر وجودت به افتخار بودن تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی با یه گریه ساده به دنیا بله گفتی نازنازی مامان هشتمین ماه تولدت مبــــــــــــــــــــــارک فدای شیرینترین دختر دنیا بشم من ... قلقلی من این روزا کلی به قندک باز...
7 مهر 1392

اولین سرماخوردگی

عسل من ، ماه من ، زیبای من ، دردونه من دیگه هیچ وقته هیـــــــــــــــــــچ وقت مریض نشو مامانی گلم امروز بالاخره بعد از 11 روز سرماخوردگی یک کم بهتر شدی واااااااای که چه قدر سخت بود از عذاب کشیدنت داغون شدم عزیزم از این که همش بی اشتها بودی و هیچــــــــی نمیخوردی  از اینکه همش بینیت کیپ بود و بلد نبودی فین کنی از اینکه همش سینت خس خس می کرد و بلد نبودی یک سرفه درست حسابی کنی از همه بی تابیهات داغون میشم مامانم امیدوارم دیگه هیچ وقت این مریضیا در خونه ما رو نزنه همیشه سالم و سلامت و خوشمزه خودم باشــــــــــــــــــــــــــــــــــی اینم ژست جدید امروز ...
25 شهريور 1392

برای اولین بار

امروز میخوام چند تا اتفاق که برای اولین برات افتاده رو بگم هفته دیگه عروسی پسر دایی بابا مهدی دعوتیم و تصمیم گرفتم برای گوگولیه نازم برم طلا بخرم تا حالا چند بار با مامانی الهه رفته بودم پاساژ قائم ولی هیچ سرویس ستی پیدا نکرده بودم که خوشم بیاد بالاخره دیروز برای چندمین بار رفتیم به طلا فروشیهای اونجا سر زدیم و برات خریدم و این جوری شد که آرنیکا خانم اولین سرویس طلاشونو خریدن  اتفاق دوم که برای اولین بار افتاده اولین خرابکاری آرنیکا خانومه بعلههههههههه عکسها کاملا گویای حادثه هست این من این آرنیکا و در آخر هم این خانوم که شاد و سرمست از دستگلی که به آب دادن و اما اتفاق سوم که خیلیم دلخراشه...
11 شهريور 1392

اولین مروارید آرنیکا

عزیزکم بالاخره اومــــــــــــــــــــــــــــــد                                    ماه من بالاخره دو تا مرواریدای خوشگلت بعد از 1 ماه ونیم اذیت و آزار و خارش دراومد مبارکت باشه ماه من سلام سلام صدتا سلام من اومدم با دندونام    میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید شدم یواش یواشو بی صدا شدم جزو کباب خورا    ...
11 شهريور 1392

عزیز من گل من 6ماهگیت مبارک

گل گل گل گلکه چه خوشگلو بانمکه تولدش مبارکه مبارکه مبــــــــــــــــــارکه     نیم سالگیت مبارک گل من وزن این ماه 8550 قد 67 دو سر 42.5 کوچولوی مامان این روزا غذا خوردنت خیلی بهتر شده بالاخره یاد گرفتی با قاشق غذا بخوری نه قطره چکون دیگه دوس داری غیر از شیر چیزای دیگرو هم امتحان کنی ... همشم میگی بببببببببوو بببببببببوو مخصوصا موقع غذا از اینکه اینجوری کنی غذا بپاشه تو سرو وصورتت لذت میبری از دیروزم یاد گرفتی میگی باببببا بابببببا... نشستنت خیلی بهتر شده دیگه خودت بدون کمک میتونی برای چند دقیقه صاف بشینی فدات شم نفسم که انقدر زود دوس داری بشینی فدای این ژستات بشم خانمم آخ آخخخخخ ...
13 مرداد 1392

عکسای آتلیه نازدونه

  دختر دارم دامن زری دختر نگو ماه و پری شیطونه و ناز و تپل گونه داره به رنگ گل گونه نگو دو تا هلو  دو تا هلوی تپلو گیسو داره رنگ شبق ناز داره طبق طبق                                               ...
25 تير 1392

احوالات این روزها به روایت تصویر

عسل مامان این روزای گرم و کشدار تابستونو هر روز بعدازظهر با هم میریم پارک تو هم عادت کردی تا بعداز ظهر میشه بهونه گیریهات بیشتر میشه ولی میری بیرون دیگه آروم میشی ... یه سری صداها به شیرین کاریهات اضافه شده انقده نااااز خمیازه میکشی هااا ااااا هووووو هههه وقتیم چیزیو بخوای جیییییییغ می کشی ذوق کردنتو هم با صدای ه ه ه ه ه نشون میدی که میخوام قورتت بدم چیزایی که بهشون علاقه داریم یکی آینه هستش که عاشقشیییی حتی وقتی داری گریه میکنی ببیرمت جلوی آینه میخندی یکی دیگه تخته وقتی توی تختت میشنی و برای عروسکای موزیکال بالای تختو روشن می کنم خیلی کیف میکنی لوستر و نشستن روی صندلی تاپ تاپیرم می دوستی هنوزم هیچ علاقه ای به غلت زدن نداری فقط تنها...
19 تير 1392

5 ماهگیت مبارک قندک مامان

یادم میاد یه روز یه جایی خوندم " مادر بودن یعنی اجازه بدی تکه ای از قلبت بیرون از سینت بتپه " اونروز نفهمیدم معنی این جمله یعنی چی حالا که که خدای مهربون تو گل خوشبو رو به من داده میفهمم که مادر بودن چه قدر شیرین و سخته چرا که با آمدنت احساس می کنم باید تو رو شاد و سلامت بزرگ کنم و تو رو به آرزوهای زیبات برسونم ... از ته قلبم دنیای کوچکت رو همیـــــــــــــــــشه آفتابی میخوام و دستانت رو لبریــــــــــــــــــــــــــــــــــز از شکوفه های شادمانی قشنگترینــــــــــــــــــــم امروز 5 ماهه شدی خداروشکر ... 5 ماهگیت مبارک قندعسلم  وزنت عزیزکم این ماه ٨١٥٠   قد ٦٥   و دور سر ٤١.٥ قند عسلم قراره از این ماه غ...
13 تير 1392