آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

رنگین کمون زندگی ما آرنیکا

3 سال و یکماهگی

1394/12/27 12:38
نویسنده : مامان هانیه
798 بازدید
اشتراک گذاری

تو راخداوند 

مانند باران به طبیعت

برگ به گل

ریشه رابه زمین

ماه را به آسمان

خورشید را برای سبزه زار

مانند یک فرشته برای من آفرید

خدای من خدای خوب من این پرنده کوچک خوشبختی رو تودامان من گذاشتی ازت ممنونم

عسلچه من شیرین زبون من با حرفای خوشگلت همیشه منو سورپرایز میکنی توجهت به محیط اطرافت به صحبتها و رفتارهای دیگران بی حد و اندازست.مثلا دیروزرفته بودیم خونه یکی از اقوام خواستیم بریم دستشویی من ازشون دمپایی خواستم وخوب بالطبع بهشون گفتم ببخشید میشه یه دمپایی بمن بدین تو با کمال تعجب گفتی مامان مگه کار بدی کردی که میگی ببخشید؟؟!!!! وای خدا یعنی تو همه حرفا ورفتارها رو ضبط میکنی گوشه ذهنت الا این سنت من نمیدونم واقعا یادت نمی مونه یا اینم یه جور شیطنتته....زیباخندونکهر کس ازت میپرسه چند سالته همین جوری زل میزنی و منو نگاه میکنی سوال

عزیزترینم چند روزی به آغاز سال نو نمونده و ما داریم خودمونو برای سال 95 آماده میکنیم.خدایا ممنونیم ازت که یک سال بزرگتر شدیم تا درس های بزرگتری یاد بگیریم.امیدوارم همه خنده های سال جدیدمون از ته دل و همه گریه های امسالمون از سر شوق باشه مطمئنا سال جدیدمون با تو رنگین کمون زندگیمون آرامشی به زیبایی رنگین کمون داره آرنیکای من

تو یه روز خوب اسفند آفتاب پررمق رو دیدیم و فرصت رو غنیمت شمردیم دوتایی اومدیم پارک

تازگیها کلی علاقه پیدا کردی که موهات رو ببافم . بهت گفتم یه کارتون زمان بچگیام میداد اسمش جودی ابت بود موهاشو مثل تو میبافت. حالا هی میگی مامان موهامو مثل جودی عباسی بباف

 

ناز نازنین مامان همش عاشق اینه براش خونه بسازم گوشه کنار خونه بره اسباب بازیاشو بچینه توش و بازی کنه

از تفریحات بزرگ آرنیکا عسلی عروسک مامان اینه با هم آشپزی کنیم

روز اول مهدکودک 16/12/94

چون کلاسای دانشگاهم با شروع سال جدید شروع میشه تصمیم گرفتم بگذارمت مهد چون خودت هم خیلی دوست داری دوست پیدا کنی همش میگی بریم پارک میخوام دوست پیدا کنم برای همین گفتم مهدکودک رو امتحان کنیم 

کارت تبریک سال نوتخم مرغ رنگی رنگی

یعنی عاشق اینی که تمام تایم روز رو تو حموم با آب بازی بگذرونی حالا خدا نکنه من بهت بگم بیا موهاتو بشورم از این ور حموم میدویی به اونور حموم باید کلی حوله و لباس بگیری جلوی صورتت و به زور اجازه بدی تا موهاتو بشورم اصلا دوست نداری آب به صورتت بخوره خطا

حلما دوستت دستبندی داره که چندتا انگشتر بهش وصل شده این کشهاتو اینجوری درست کردی و گفتی مامان مثل دستبند حلما شده

 

رفتیم سه تا ماهی گلی خریدیم با یه حوض خوشگل اسمشم گذاشتیم مهدی و هانیه و آرنیکا

اینم سبزه ای که تو کلاس خاله ندا برای عیدمون سبز کردیم امیدوارم تا عید خوشگلتر بشه

پسندها (2)

نظرات (0)