15 ماهگی خورشید خانم
عسلکم! دردونه من! دختر یکی یکدونه ناز من ! 15 ماهگیت مبارک
خوشگلکم بالاخره دندونای کرسی دراومد و دخترم کمی راحت شد جمع مرواریدات به 11 رسید تقریبا یک هفته ای هست که میتونی راحتتر بخوابی و مهمتر اینکه اشتهات خداروشکر بهتر شده و کمتر برای غذاخوردن بدقلقی می کنی البته دیشب چنذتا عطسه کردی منم از ترسم سریع بهت دیفن هیدرامین دادم تورو خداااااااا سرما نخور آخه تو این گرما مامانی کی سرما میخوره تازه داشتیم یه نفسی تازه می کردیم
از کارای جدید خانومی بگم به یه سری وسایلت خیلی علاقه نشون میدی و دوست نداری از خودت دورشون کنی مثلا چندتا عروسکاتو خیلی دوست داری هرجا بری از خودت دورشون نمی کنی حتی وقتی می خوایم بریم حموم سفففففت تو دستت نگهش میداری البته نه تنها عروسک ، جوراب، لباسات، گل سر ، کفش ،رژلبای من همه اینا هم شامل حال این قضیه میشه خدانکنه کسی هم بخواد ازت به زوووور بگیرتش چنان جیغ و فریاد راه میندازی که آدم پشیمون میشه از کرده خودش
با بچه های همسایه میریم پارک
آهار و شکوفه های زیبا
یک روز آفتابی در جورد
نیکا نقلی
اولین تجربه پله بالا رفتن