8 ماهگی گلکم
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمیشه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن
یکی به نیت تو یکی از طرف من
الهی که هزار سال همین جشن و بگیریم
به خاطر وجودت به افتخار بودن
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ساده به دنیا بله گفتی
نازنازی مامان هشتمین ماه تولدت مبــــــــــــــــــــــارک
فدای شیرینترین دختر دنیا بشم من ... قلقلی من این روزا کلی به قندک بازیات اضافه شده دس دسی .. سر سری .. د د دددددد میگی .. تازه هم یاد گرفتی لباتو جمع میکنی ماهی میکنیشون
وقتی میگی ماما ماما مممماما میخوام ثانیه ها رو نگه دارم یعنی قشنگتر از این لحظه چیزی میتونه برام باشه تو این دنیا ؟؟؟؟هر چند که تو هنوز معنی ماما و بابا رو نمیدونی فقط تکرار مکررات حرفای مامان رو میگی عسلم
وقتی با اون دو تا دندونای نازنازیت لبخند میزنی فقط میخوام تو ذهنم از این صحنه عکس بگیرم تا هیچ وقت پاک نشه یعنی از لبخند زیبای تو چیزی قشنگتر هم هست؟؟؟؟؟؟
عزیز دلم حسابی به همه چیز کنجکاوی کافیه در کیفی باز بشه یا در کشویی باز بمونه نمیدونی چه جوری خودتو بندازی تو کشو هر چی گیرت میادو اول بکنی تو دهنت مزه مزه کنی بعد پرت کنی اونور همه چیزو دوست داری اول تو دهنت کنی و مزه شو امتحان کنی غـــــــــیـــــــــــــر از غذای خوشمزه ای که مامان برات درست می کنه خوشگلم چرا غذا نمیخوری مامان کلی غصه میخوره بعد از اون سرما خوردگی لعنتی اشتها به کلی کور شده دوباره با قاشق قهر کردی تا قاشقو میبینی لباتو فشـــــار میدی بهمو سرتو تکون میدی اینور و اونور
حالا بریم سراغ عکسامون دیشب با یکروز تاخیر برات کیک درست کردم و به اتفاق بابا مهدی رفتیم خونه مامان اعظم اینا و ماهگرد این ماه دردونه رو همراه خانواده بابا مهدی بودیم
اینم دختر عمه حوریه جون که میخواد بوست کنه و تولدتو تبریک بگه
و بالاخره موفق شد قربون جفتتون برم
ساعت خواب نازنازیم گذشته بود و خوابش میومد